سارا شیخ احمدی
مشکلات پناهندگان ایرانی
مشکلات پناهندگی همواره بحث روز بوده که خیلی از افراد و خانواده ها با آن در گیر بوده اند و یا هستند واکنون در دنیا کمپ و یا شهری نیست که پناهجوی ایرانی، سوری، عراقی، افغانی و کشورهای فلاکت زده ای مثل اینها را نداشته باشد. این پناهجویان یا برای نجات جان خویش و برای رهایی از ازار و اذیتی که در کشورهای خود داشته اند همچون اقلیت قومی و دینی و یا به دلیل گرایشهای جنسی وظلم و ستم حکام و در نتیجه نبود ازادی به کشورهای اروپایی و امریکایی پناه می اورند وبا دل کندن از سرزمین خویش و به هزاران امید با پشت سر گذاشتن مرزهای خطرناک و یا صرف هزینه های زیاد وارد این کشورها می شوند.
ایا همان چیزی که انها انتظار داشتند برایشان پیش می آید؟
اقامت انها چه مدت طول می کشد و چه مشکلاتی سر راهشان وجود دارد؟
ایا بعد از اقامت می تونن به ارزوهاشون برسند و یا مشکلات و سرگردانی در انتظار انهاست؟
در حالی که قوانین پناهندگی هر روز سختتر می شود و قوانین انسا نی در کتابهای قانون نادیده گرفته می شود و شرایط اقتصادی و سیاسی دنیا تغییر می کند ؛ این قضایا تاثیر زیادی بر وضعیت پناهندگان گذاشته ومی شه گفت پناهندگان قربا نی این سیاستها می شوند و البته مسایل مالی و انسانی مکمل هم هستند !
سیاست کشورهای پناهنده پذیر بر حسب شرایط اقتصادی و سیاسی روز تغییر می کند و این قضیه حالت انسانی ان را کمرنگ می کند .از طرفی زیاد بودن تعداد پناهنده ها رسیدگی به مشکلات انها را سختتر کرده و مشکلات اقتصادی و اجتماعی برای کشورهای پناهنده پذیر به وجود اورده و به این قضیه به شکل یک معضل نگاه می کنند . قوانین این کشورها برای پناهنده ها در همه کشورها برای همه ی افراد با ملیتهای مختلف یکسان نیست و این پناهنده ها را وادار به تلاشی نابرابرانه برای گرفتن اقامت می کند به گونه ای که به هر کاری دست می زنند و اویزان هر دسته و دستکی می شوند. جدا ازاین جدالها و مدت زمان کشنده ی انتظار برای گرفتن اقامت شرایط زندگی در اروپا و وارد شدن به جامعه ای متفاوت با معیارها و عادات انها خیلی از این افراد را دچار مشکلات روحی و روانی می کند. و مشکلاتی همچون تنهایی، دوگانگی شخصیتی، استرس و افسردگی های زیاد برایشان به وجود می اورد . با وجود مشکلات دیگری چون یادگیری زبان، اشنایی نداشتن با قوانین کارو وارد شدن به جامعه ی کارو حتی ناسازگاری جسمی با شرایط اب و هوایی و بسیاری مشکلات اجتماعی دیگر این افراد را به تلاشهای مضاعف وادار می کند .
طبق امار در صد اقامت پذیری برای ایرانیها در برخی از این کشورها به این گونه است در سال جاری برای سوید به 35% رسید در المان 50% درنروژ 50% ودر کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا به صورت کار و دانشجویی می باشد. این بدان معنی است که تنها تقریبا نیمی از ایرانیها شانس گرفتن اقامت را دارند.
این در حالیست که در ایران مردم از فقر و ناعدالتی در خفقان کامل زندگی می کنند و ناامنی تمام جامعه را در بر گرفته که هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد نه شفقت را پدر به پسر دارد.
به امید روزی که در دنیا پناهنده ای نماند!
No comments:
Post a Comment